به گزارش “راهبرد انرژی“، در پی امضای تفاهم نامه راهبردی گازپروم و شرکت ملی گاز ایران، جواد اوجی جزئیات این توافق را فاش کرد. ارقامی که از دهان او بیرون آمد به قدری جسورانه به نظر می رسید که برخی از رسانه ها در اظهار نظر تعجیل نشان دادند.
به گفته این کارشناس، حجم اعلام شده سالانه عرضه سوخت داخلی به ایران در سطح 109.5 میلیارد مترمکعب، پیشرفتی باورنکردنی و فرصتی عالی برای کسب درآمد از ذخایر گاز طبیعی روسیه به نظر می رسد. به دنبال از دست دادن بازار اروپا، معامله با جمهوری اسلامی فرصتی امیدوارکننده برای جبران کامل بازار از دست رفته به نظر می رسد.
ایران یکی از کشورهای پیشرو از نظر ذخایر گاز طبیعی است که تمام میادین اصلی آن در جنوب کشور واقع شده است. این در حالیست که مناطق شمالی با کمبود قابل توجه گاز همراه با فقدان زیرساخت های انتقال گاز شمال به جنوب در داخل کشور مواجه هستند.
گاز روسیه نه تنها میتواند مشکلات بازار داخلی ایران را حل کند، بلکه جمهوری اسلامی را به قطب منطقهای تبدیل میکند که قادر به صادرات این سوخت به بسیاری از کشورهای آسیا-اقیانوسیه و در درجه اول با توجه به مسافت کوتاه حمل و نقل به هند و پاکستان است. کشور ما نیز به دنبال دسترسی به بازارهای این کشورها است.
الکساندر نواک در حاشیه دیدار رسمی بین ولادیمیر پوتین و نارندرا مودی گفت: فدراسیون روسیه در حال بررسی گزینههای مختلف برای افزایش عرضه گاز به هند است. ایران روی کاغذ چندین پروژه ساخت LNG در جنوب کشور دارد که اجرایی نشده است، اما اکنون با مشارکت یک شرکت روسی، ایران این فرصت را پیدا کرده است که به آنها جان ببخشد. یکی از آنها پروژه LNG ایران است که امکان احداث نیروگاهی با ظرفیت کل 15 میلیارد متر مکعب در سال را فراهم می کند. به طور کلی، امروز هر دو بخش گاز طبیعی مایع روسیه و ایران در وضعیت مشابهی قرار دارند: تحریم هایی بر پروژه های LNG در هر دو کشور اعمال شده است که مانع از جذب فناوری های خارجی می شود.
این همان چیزی است که می تواند به عنوان محرک برای توسعه راه حل های داخلی، به ویژه با توجه به پتانسیل علمی و فناوری دو کشور باشد. در عین حال، مهم ترین عنصر در توسعه همکاری های گازی روسیه و ایران، ساخت زیرساخت های جدید حمل و نقل گاز است. روسیه تجربه احداث خطوط لوله دریایی را دارد. البته هزینه یک خط لوله با ظرفیت بالای 100 میلیارد مترمکعب با ریسک های بالای سرمایه گذاری و دشواری جذب سرمایه به میزان حداقل 18 تا 20 میلیارد دلار همراه است. این پروژه مانند سیستم خط لوله نورد استریم 1 و نورد استریم 2 می تواند از چهار انشعاب تشکیل شده باشد که با سریع ترین راه اندازی دو شاخه اول، به تدریج حجم منابع را افزایش داده و ساخت و ساز را به چند مرحله تقسیم می کند.
کشور ما در ازای لوله کشی می تواند هم آذربایجان و هم ترکمنستان را تضمین کند که گاز خود را از طریق خاک فدراسیون روسیه به اتحادیه اروپایی برساند و قزاقستان در ازای آن قیمت کمتری برای گاز دریافت کند. این کشور قصد دارد از فدراسیون روسیه وارد کند و امکان پمپاژ بیشتر نفت خود را از طریق فدراسیون روسیه (خط لوله دروژبا) به آلمان محقق کند.
امروز توافقنامه ای بین KazTransOil و Transneft در مورد ترانزیت 1.2 میلیون تن نفت قزاقستان به پالایشگاه آلمان وجود دارد. علیرغم برنامه اعلام شده برای پمپاژ در همین حجم (1.2 میلیون تن) برای سال 2025، قزاقستان در ازای تصویب ساخت لوله در کف دریای خزر، می تواند در آینده پمپاژ را به 6 تا 7 میلیون تن افزایش دهد.
شایان ذکر است که مدتهاست روسیه و چین درباره شرایط تامین و جزئیات فنی ساخت خط لوله “Power of Siberia – 2” از مغولستان با ظرفیت 55 میلیارد متر مکعب گاز بحث و بررسی میکنند. با توجه به اظهارات وزیر نفت ایران، تقاضا برای گاز روسیه به شدت در حال افزایش است که می تواند به تقویت موقعیت روسیه با چین کمک کند و شرکای شرقی ما را به انعقاد توافق سریعتر سوق دهد.